خلاصه کتاب:
تصور کنید یک روز از خواب بیدار میشوید و میبینید که تبدیل به حشرهای بزرگ شدهاید، چیزی شبیه به یک سوسک غولپیکر!
این همان اتفاق تکاندهندهای است که در کتاب مسخ کافکا با ظرافت و ریزبینی تمام بیان شده است.
کتاب «مسخ» (The Metamorphosis) داستان کوتاهی است که در سال ۱۹۱۵ به نویسندگی فرانتس کافکا منتشر شد. این کتاب به زبان آلمانی، در ۳ فصل و در ۷۰ صفحه نوشته شده است. این کتاب یکی از مهمترین آثار در ادبیات معاصر جهان است. کافکا زندگی گرگور زامزا (شخصیت اصلی کتاب) را به سبکی نمادین و سورئال بیان میکند.
گرگور زامزا در حیطه بازرگانی مشغول به کار است و ارتباط خوب و خوشی با خانوادهاش دارد. با تبدیل شدن گرگور به حشرهای وحشتناک، این خوشی پایان میپذیرد. پدرو مادر گرگور او را طرد میکنند و تنها خواهرش است که مراقبت از او را بر عهده میگیرد. ناتوانی گرگور در خروج از اتاق و رسیدگی به مسئولیتهایش خانواده را با تنگدستی و مشکل روبهرو میکند. این مشکلات منجر به تنفر بیشتر خانواده از او میشود. گرگور در نهایت این تغییر وحشتناک را بهعنوان واقعیتی تلخ میپذیرد.
با اینکه ظاهر این داستان کاملا سورئال است اما درگیریهای ذهنی، دغدغهها و چالشهای گرگور را میشود در جریان روزمره زندگی همهمان دید؛ روابط پیچیدهای که با خانواده و مدیرمان داریم، حرف زدن به زبانی که دیگران حتی یک کلمهاش را نمیفهمند، احساس بیگانگی و … همه این عواطف را گهگاه در زندگی شخصیمان میبینیم و با آنها دستوپنجه نرم میکنیم. این نبوغ نویسنده است که موجب شده ما در آینه داستانی عجیب و غریب، زندگی شخصی و روزمره خود را ببینیم و حتی با آن همذاتپنداری کنیم.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.